کارشناسان با عناوين مختلف فعال سياسي، تحليلگر مسائل کشور، کارشناس امور بينالملل، کارشناس اقتصادي، جامعهشناس، کارشناس ورزش، کارشناس هنري، چهره ورزشي، بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون و عناوين ديگر در اين برنامهها حضور پيدا ميکنند. برنامههاي ويژهاي نيز به مناسبتهاي خاص ديني و ملي در ايام سال تهيه ميشوند که آنها را نيز عمدتاً با دعوت از بازيگران سينما، تلويزيون و تئاتر، خوانندهها و قهرمانان رشتههاي ورزشي ميسازند.
سوال اين است که آيا در برنامههاي راديو و تلويزيوني شما شنيده و يا ديدهايد که از کساني به نام فعال رسانه، نويسنده رسانه، تحليلگر رسانه و گزارشگر رسانه دعوت شده باشد که در زمينههاي مورد بحث اظهار نظر کنند؟
در برخي از جوامع، نويسندگان و گزارشگران رسانه از سياستمداران و چهرههاي سرشناس آنجا محسوب ميشوند و هويت اجتماعي برجستهاي دارند. ما که يک انقلاب ارزشي را در جهان بر پا کردهايم چرا به نقطهاي رسيدهايم که بيشتر به جنبههاي نمايشي و سرگرمسازي مردم روي آوردهايم و با اين جهتگيريها نيز آرزو داريم يک جامعه فرهيخته، پيشرفته، هوشمند و بابصيرت براي هميشه داشته باشيم!
رسانه ملي نقش بسيار تعيين کنندهاي در وضعيت فعلي و ساخت فکري جامعه دارد. وضعيت مطلوب، دور از دسترس نيست. نويسنده به اين مطلب وقوف دارد که در بين گروههاي مرجع، بازيگران و ورزشکاران از مرجعيت بالايي درحال حاضر برخوردارند و اين نقد، نفي کننده ارزش اين عزيزان نيست بلکه عقيده دارم بايد اين نقش حفظ شود ولي اين به معناي آن نيست که نقشهاي ديگر به فراموشي سپرده شوند.
نقش کساني که با هزار و يک مقدمه و موخره در رسانهها اعم از نوشتاري و مجازي، تحليل و ديدگاه ارايه ميکنند و به ارتقاي سطح فرهنگي و فکري فرزندان و شهروندان اين جامعه ميانديشند و دغدغههاي بسيار جدي دارند و معتقدند يک جامعه متعالي را از شأن نيروهاي فکري آن بايد شناخت.
يکي از برنامههايي که من دارم، ديدن و بهرهمندي از آثار هنري فاخر است اما زندگي، سراسر سرگرمي نيست. قبول دارم برخي از آثار در ساحت سينما، تئاتر، تلويزيون و موسيقي از چندين کتاب و نوشته خوب، اثرگذارتر و کاربرديتر است ولي رسانهها اعم از سراسري و محلي، همواره در جامعه تاثيرگذار و داراي نقش راهبردي هستند.
جامعهشناسي سياسي به عنوان يک علم ميان رشتهاي در علوم انساني به بررسي نقش نهادها و کانونهاي قدرت، گروههاي مرجع و تاثير متقابل تحولات اجتماعي و سياسي ميپردازد. براي مثال در ايران، بررسي نقش روحانيت در شکل گيري، پيروزي و تداوم انقلاب شکوهمند اسلامي و نقش بسيج در دوران طلائي دفاع مقدس دو عامل تعيينکننده براي شناخت جامعه و حکومت در تاريخ معاصر ايران به شمار ميروند.
بررسي نقش نهادهاي اجتماعي و فرهنگي در قبل و بعد از انقلاب اسلامي، روي ديگر بررسي نقش گروههاي مرجع در کشور است. پيشتازي مسجد در شکلگيري رويدادهاي بزرگ دهههاي اخير و کارکرد بسيج در سازماندهي نيروهاي مردمي در عرصه دفاع مقدس ديروز و جنگ نرم امروز، از اهميت خاصي در جامعه ما برخوردار هستند. پديدآوران آثار هنري و قهرمانان رشتههاي ورزشي نيز به تناسب در افزايش سطح روحيه و آگاهي مردم نقش مهمي بازي ميکنند.
معتقدم پديدآوران رسانه در ايران نه تنها نسبت به سينما، تلويزيون، تئاتر، موسيقي، ماهواره و ورزش ظرفيت کمتري ندارند بلکه چون به طور مستقيم توليد فکر و انديشه ميکنند و خبرسازان بدون واسطه هستند ميتوانند نقشهاي مهمتري را از اين پس ايفا کنند ليکن به دلايل متعددي که نياز به فرصت ديگري براي طرح و بررسي آن است متاسفانه در راديو و تلويزيون، مغفول ماندهاند و سهم ناچيز و نزديک به صفر در جريان برنامهسازيهاي رسانه ملي براي مردم داشته و درحال حاضر نيز دارند.
فعالان رسانه از مطلعترين و واقعبينترين کساني هستند که از نزديک با مسائل و دغدغههاي جامعه آشنايي دارند و ميتوانند جامعترين و ملموسترين ايدهها و نظرات را به مردم ارائه دهند مشروط بر آن که رسانه ملي، زمينههاي اين ارتباط فراگير را در برنامهسازيهاي خود فراهم آورد.
اگر برنامهسازان رسانه ملي، نقد اين فعال رسانه را پذيرا باشند و ملاحظات بازرگاني و درآمدزائي سازمان صدا و سيما اجازه دهد از اين پس ميتوان در راديو و تلويزيون شاهد حضور پديدآوران رسانه به نام کارشناس رسانه، فعال رسانه، گزارشگر رسانه، تحليلگر رسانه و نويسنده رسانه و عناويني از اين قبيل در برنامه سازي هاي مختلف باشيم.همه مي دانيم رسانه هاي تخصصي از قبيل رسانه هاي پژوهشي، اقتصادي، ورزشي، هنري، فرهنگي همواره با مخاطبان خاص سر و کار داشته و دارند و محتواهاي استاندارد ميسازند و رسانههاي عام نيز از سرويسهاي تحريريه وزيني بهرهمند هستند و در زمينههاي مورد نياز جامعه باوجود سختيها و پيچيدگيهاي کار رسانه، محتواهاي ارزنده توليد ميکنند.
بيشک در صورت برقراري اين ارتباط و ايجاد شرايط مورد انتظار در اين نوشتار، پديدآوران رسانههاي محلي نيز که نزديکترين و گستردهترين سطح تماس را با مردم و نخبگان جامعه دارند مي توانند از طريق مراکز صدا و سيماي استان ها، سهم مهمي از برنامهسازيهاي رسانه ملي را در کشور داشته باشند.
آشتي رسانه ملي با پديدآوران رسانههاي مرکز و محلي، عصر جديدي در برنامهسازيهاي اجتماعي،سياسي، فرهنگي و اقتصادي راديو و تلويزيون و نيز توسعه کمي و کيفي رسانهها در ايران اسلامي پديد خواهد آورد.